🍃 ديده ام مانده به در تا كه بيايي اي دوست 🍃 رخ نوراني خود بنمايي اي دوست
🍃 چون گدايان درت تا به نوايي برسم 🍃 ياد من هم بده آداب گدايي اي دوست
🌾 در شهر حلّه جوان نصراني بود كه مادري مسلمان داشت و شيعه بود ، هر چه اين مادر به فرزندش نصيحت مي كرد و مي گفت مادر بيا مسلمان شو ، پسر گوش نمي كرد ، مي خنديد و او را مسخره مي كرد كار به جايي رسيد كه مادر دلسرد و مأيوس شد . يك روز گفت : پسرم دنيا پستي و بلندي دارد ، خوب و بد بسيار دارد حالا كه به حرف من گوش نمي كني من يك خواهش از تو دارم ، گفت : بگو مادر . گفت : پسرم اگر روزي آمد گرفتار شدي ، اگر روزي آمد تنها و بي كس شدي . در خانه هر كسي رفتي جوابت را نداد ، وقتي از همه قطع اميد كردي ، متوسل شو به ابا صالح المهدي ، اگر از دل و جان صدايش بزني كمكت مي كند . جوان گفت : مادر جان ابا صالح كيه ؟ گفت پسرم او دادرس بيچارگان است ، او دواي دردمندان است .
چند وقت گذشت نزديك پائيز بود اين جوان شغلش روغن فروشي بود براي خريد روغن از شهر خارج شد ، روغنها را از چادر نشيانان خريداري كرد ، و در راه باز گشت تصميم گرفت از شدّت خستگي نيمه شب در دل بيابان بماند و استراحت كند و فردا صبح حركت كند ، از قضا عده اي كه همراه او بودند همه دارايي اش را دزديدند فردا ظهر از فشار گرما و تشنگي بيدار شد خودش را وسط بيابان تنها ديد بلند شد ، گفت خدايا چكنم؟ من در اين بيابان تنها جان مي دهم كسي هم خبر ندارد ، آنچنان مضطرب شد و به حالت انابه افتاد ، يادش افتاد مادرش سفارش كرده بود : هر موقع مضطرب شدي و دادرسي پيدا نكردي بگو( يا ابا صالح ادركني ) چند مرتبه از سوز دل صدا زد ( يا اباصالح المهدي ) تا از هوش رفت .
يك وقت متوجه شد يك آقاي زيبايي كنارش نشسته است با مهرباني خاص آب در دهانش مي ريزد . حالا از زبان جوان گوش كنيد تا اين آب به گلويم رسيد آنچنان گوارا بود كه فوراً عطش من برطرف شد ، قوت گرفتم ايستادم ، سلام كردم ، گفتم آقا شما چه كسي هستي ؟ فرمودند : من حجة بن الحسن هستم . آي جوان وقتي به حله رسيدي مذهب مادرت را انتخاب كن ، گفتم باشد آقا ، به روي چشمم ، چند قدمي با آقا رفتم يك وقت با تعجب ديدم به شهر حله رسيديم صدا زدم آقا حالا كه لطف فرموديد مرا از هلاكت نجات داديد برويم خانه تا كارتان را تلافي كنم . فرمودند : نه هزاران گرفتار از شيعيان ما الان دارند من را صدا مي زنند من بايد بروم به دادشان برسم1 .
📕 1. گلواژه فاطميه 2 ، ناشر: افق فردا ، 1382 ، ص64-67 به نقل از ره يافتگان وصال
🌾🌿🌴
🌴 منتظران ظهور 🌴
🇮🇷 @montazerane_zohoor
🌿 اَللّهُــــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــــکَ الفَـــــرَج 🌿